در پی دنیایی صلح‌آمیز

Program Picture

گفتنی‌ها کم نیست - فصل ۲

در پی دنیایی صلح‌آمیز
۰۶ اردیبهشت ۱۴۰۱

در این قسمت با دکتر شاپور راسخ، جامعه‌شناس ایرانی و بهائی آشنا میشیم که هدفش خدمت به تمام مردم جهان بود.

***

با آخرین قسمت از گفتنی‌ها کم نیست کنارتون هستم، در تمام قسمت‌های این برنامه از قصه انسان‌هایی شنیدیم که مسیرشون و قسمت‌هایی از زندگیشون به ما کمک کرد تا بفهمیم گذشتن از خود و نگاه کردن به جامعه‌ای که اطرافمونه مهمه، کمک کرد تا اهمیت جامعه سازی رو بدونیم و بفهمیم تک تک ما برای ساختن دنیایی بهتر، مسئولیم. به نظر من یکی از بزرگ‌ترین توانایی‌های ما اینه که برای ساختن هر چیزی حتی یک جهان، می‌تونیم اول از خودمون شروع کنیم.

شاپور راسخ در سال ۱۳۰۳ در یک خانواده بهائی تو تهران متولد شد. تحصیلات ابتدایی، متوسطه و دانشگاهیش  رو تا اخذ دکترای ادبیات فارسی و لیسانس اقتصاد تو ایران گذروند و بعد به اروپا رفت. شاپور راسخ عاشق خدمت به جامعه و مردم بود و خوب این بهترین دلیل شد تا به مطالعه علوم اجتماعی بپردازه و فوق لیسانس علوم اجتماعی و دکترای جامعه‌شناسی رو در دانشگاه ژنو سوئیس بگیره. آثار و نوشته‌های دکتر راسخ نشون میده موضوع «جهانی شدن» و همکاری‌های بین‌المللی در جهت برقراری صلح دائم و عدالت جهانی دغدغه اصلیش به شمار میرفته. ولی خب ایران و مردمش همواره جایگاه ویژه‌ای برای ایشون  داشته‌اند. علاقه و اعتقاد به رشد و توسعه اقتصادی، اجتماعی و تربیتی ایران در همه سخنرانی‌ها، کنفرانس‌ها، کتب و مقالات منتشر شده دکتر راسخ دیده میشه.

دکتر شاپور راسخ از سال ۱۳۳۷ تا ۱۳۵۶ به مدت ۱۹ سال به تدریس رشته‌های مختلف علوم اجتماعی در دانشگاه تهران پرداخت. «مقدمه بر جامعه‌شناسی ایران» و «تعلیم و تربیت در جهان امروز» عناوین دو کتابی هستند که دکتر راسخ در این سال‌ها نوشت. از دکتر راسخ مقالات مختلفی هم در زمینه‌های جامعه‌شناسی، تعلیم و تربیت، آموزش و اقتصاد در نشریات دانشگاهی، مجله «سخن» و «راهنمای کتاب» به یادگار مونده. با خوندن زندگینامه دکتر راسخ به راحتی میشه فهمید که ایشون مسیر و هدفشون رو پیدا کرده بودند. مسیری سراسر خدمت به تمام مردم جهان. دکتر راسخ علاوه بر تدریس در دانشگاه و نوشتن مقاله و کتاب، در بخش‌های مدیریتی هم مشغول به کار بودند. مثلا نزدیک به یک دهه در سمت معاونت سازمان برنامه و بودجه کشور خدمت کرد و ریاست مرکز آمار ایران را طی سال‌های ۱۳۴۸ تا ۱۳۵۱ بر عهده داشت.

دکتر شاپور راسخ طی سال‌های ۱۳۵۰ تا ۱۳۸۵، به عنوان مشاور یونسکو در امور تربیتی خدمت کرد و یونسکو نیز سه کتابش را منتشر کرد. ایشون تجربه عضویت در محفل روحانی ملی بهائیان ایران و سوئیس رو هم  داشتند. همون طور که در برنامه های قبل هم گفتیم محفل ملی، شورایی هست که به امور بهائیان یک کشور رسیدگی میکنه. با اومدن انقلاب اسلامی در ایران، دکتر راسخ هم مثل بسیاری از بهائیان مجبور به ترک ایران شد. ایشون و همسرشون در شهر ژنو ساکن شدند و به همکاریشون با یونسکو ادامه دادند. دکتر راسخ هم‌چنین یکی از بنیان‌گذاران «مجمع دوست‌داران فرهنگ و ادب فارسی» در اروپا بود که هر سال در زمان مشخص، اجتماعاتی را با حضور ایرانیان علاقه‌مند به فرهنگ و هنر ایران برگزار می‌کند. علاقه به شعر و ادبیات فارسی و عشق روحانی که دکتر راسخ داشت باعث شد تا ایشون شعر هم بنویسه.

در آخر دکتر شاپور راسخ، جامعه‌شناس پیشگام ایرانی، در ۱۶ آذر ۱۴۰۰ تو سن ۹۷ سالگی در ژنو درگذشت. از ایشون آثار و سخنرانی های زیادی به جا مونده که میتونند به ما در مسیر خدمت و ساختن جامعه‌ای بهتر کمک کنند. آثاری مثل: «دنیا نیازمند یک تمدن جهانی است»، «امیدها و نویدها»، «سرود رهگذر» (اشعار شاپور راسخ)، «عبدالبهاء عباس، منادی صلح در جهان باختر» و «شعاع جهان افروز».

news letter image

ثبت نام در خبرنامه