درباره بحران آب در ایران
امروز با هم به صحبتهای آقای کاوه مدنی، دانشمند و پژوهشگر و فعال محیط زیست، با موضوع بحران آب در ایران گوش میدیم. آقای مدنی ما رو با ابعاد این بحران و راهکارهای مبارزه با اون اشاره میکنن.
***
آخرین باری که نسبت به اهمیت آب فکر کردیم چه وقتی بود؟ در زمان خشکسالی حاضر کالیفرنیا و یا خاورمیانه؟ خشکسالی مشهور استرالیا حدود سال 1850؟ قبل از میلاد مسیح؟ کی؟
بدون شک، ما خیلی باهوش بودیم. ما از همان ابتدا اهمیت آب را فهمیدیم و تمدنهای اصلی را در کنار رودهای بزرگ بنا کردیم. رودهایی مثل دجله و فرات، نیل، سند و رود زرد. آب حیاتیترین عنصر زندگیست. ما آن را برای نوشیدن و بهداشت نیاز داریم. ما آن را برای تولید غذا نیاز داریم. ما نیاز داریم که در نیروگاهها از آن برق بگیریم و نیروگاهها را با آن خنک کنیم. ما به آب برای حفظ اکوسیستممان نیاز داریم. اما با افزایش جمعیت چه اتفاقی خواهد افتاد؟
ما همین الان هم مشکل آب داریم. همه دسترسی به آب کافی ندارند. 15 درصد جمعیت جهان دسترسی به آب آشامیدنی ندارند. این عدد در جنوب صحرای آفریقا به 50 درصد میرسد. مردم مدرن، آنهایی که پیشرفتهاند، رژیم غذاییشان را تغییر دادهاند. عجیبه، آنها گوشت – رژیم غذایی ناسالم – را به سبزیجات ترجیح میدهند. این به معنی 15000 لیتر آب، به جای 2000 لیتر آب برای هر کیلوگرم غذا است.
بنا بر این برای تغذیه 2 میلیارد نفر که به ما ملحق خواهند شد باید 60 درصد آب بیشتر تامین کنیم. ما ورشکسته هستیم، ما این میزان آب نداریم. ما باید بهداشت آب را در کشورهای در حال توسعه و در سایر کشورها 50 درصد افزایش دهیم. سیاره ما در حال خشک شدن هست. آب نایابتر میشود. انتظار میرود که دو میلیارد نفر در مناطق خشک زمین با کمبود شدید آب زندگی کنند و به این فشار ناشی از تغییرات آب و هوایی را هم اضافه کنین که باعث کاهش بارندگی و افزایش تبخیر خواهد شد. ما آبهای سطحی را تمام کردهایم. دریاچهها و رودخانهها در حال خشک شدن هستند و حالا به دنبال بهرهبرداری از آبهای زیرزمینی هستیم.
منابعی فسیلی که دوباره قابل تجدید نیستند و چیزهایی مثل بازیافت ادرار و خوردن دوباره آن کمک خیلی زیادی نخواهند کرد. آیا فکر میکنید این آخر داستان هست؟ موقعیت خیلی پیچیدهتر هست. زیر آب به مرزهای سیاسی ما احترامی نمیگذارند. ما مرزهای سیاسی را ایجاد کردهایم، بدون در نظر گرفتن مرزهای آبی، مرزهای حوزههای آبریز و حوزههای رودها. قطرههای آب میخواهند آزادانه در حوزه حرکت کنند و از یک محل به محل دیگر در مسیر رودها به طرف و به نقطه پایانی حوزه برسند، آنها شبیه ما نیستند. آنها گذرنامه ندارند که از آنها ویزا بخواهیم. آنها میخواهند از مرزها عبور کنند. خب آنچه که اتفاق میافتد این است که ما 148 کشور داریم که 276 حوزه رود بینالمللی را در اشتراک دارند. این به چه معناست؟
از سطح خاکی کره زمین 45 درصد تحت پوشش این حوزههاست. 40 درصد از کل جمعیت در این مناطق زندکی میکنند و 60 درصد از آب جاری بر سطح زمین از این مناطق تامین میشود. تصور کنید زمانی که بیش از یک کشور مدیریت آب را در دست دارند. مهم نیست که شما بالا دست باشید یا پایین دست، چقدر قدرتمند هستید. احتمالا به نفع شما است که مصرف خود را تا آخرین حد زیاد کنید و جریان خروجی رود را تا جای ممکن کم کنید و یا برای آن بیشتر چانه بزنید. زیرا حتی اگر امروز به آب نیاز نداشته باشید فردا به آب نیاز خواهید داشت. بنا بر این آنچه که اتفاق میافتد رقابت بسیار زیاد برای آب است. حتی اگر نیاز باشد که به طور صوری هم این کار را بکنید سعی میکنید استفادهتان را از آن به حداکثر برسانید. تعداد زیادی سد میسازید. آب را از یک نقطه به نقطه دیگر انتقال میدهید و آن را هدر میدهید.
حداقل میتوانید حقوقی را بر این آب به دست بیاورید. این باعث هرج و مرج و رقابت میشود و هر چه که این آب کمیابتر میشود احتمال ایجاد کشمکشها برای آب بیشتر میشود و این موقعیت ترسناکی هست. برخی فکر میکنند این فراتر از کشمکش است، ممکن است بر سر آب جنگ دربگیرد. کوفی عنان فکر میکند رقابت شدید بر سر آب ممکن است به جنگ منتهی شود. مدیر سابق بانک جهانی فکر میکند که در قرن 21 جنگها بر سر آب خواهد بود.
…