در این قسمت قرار است با محمدرضا شجریان و قسمتی از زندگی ایشون و تاثیری که بر هنر موسیقی به جا گذاشتند آشنا بشیم.
ما آدما با هم تفاوتهای زیادی داریم. گاهی انقدر هدف و باورامون فرق داره، گاهی انقدر فرهنگ و جایی که متولد میشیم متفاوته، که انسان بودن میشه تنها نقطه مشترکمون. ولی وسط این همه فرق و تفاوت یک چیزی در ما مشترکه هممون یک چیز رو دوست داریم و اون موسیقیه. موسیقی … هنر بیان احساسات. هنری که روحمون رو به حرکت میاره، مهم نیست اهل کجا باشیم، چند سالمون باشه، احساسی باشیم یا منطقی، شاد باشیم یا غمگین، یک چیز هست که میتونه روح هممون رو به رقص وا داره و اون موسیقیه.
در میان ما کمتر کسی هست که با نام محمدرضا شجریان آشنا نباشه، تمامی ما فارسی زبانها یا اسمشون رو شنیدیم یا حداقل یک بار صداشون به گوشمون خورده.
محمدرضا شجریان در یک مهر ۱۳۱۹ در مشهد به دنیا اومد، پدرشون قاری قرآن بود و شجریان از همون ابتدای کودکی با کمک پدرش قرآن رو تلاوت میکرد و همین باعث پیشرفت صدای ایشون و یادگیری آواز شد.
شجریان در یک خانواده کاملا مذهبی به دنیا اومده بود و همین باعث محدود شدنش شد. پدرش میخواست تا همه محمدرضا شجریان رو به عنوان یک شخصیت مذهبی و قاری قرآن بشناسند. جالبه بدونید همین محدودیت باعث شد تا شجریان آواز و کار در رادیو رو با نام مستعار سیاوش بیدگانی به صورت جدی شروع کنه ولی زمان زیادی نگذشت تا پدرش اجازه داد تا با نام اصلیش فعالیتش رو ادامه بده. وقتی زندگی نامه استاد شجریان رو میخوندم فهمیدم کلمه استاد یک شبه پشت اسمشون نیومده. یادگیری سنتور و ردیفهای آواز، آموزش پیش بهترین استادان، یاد گرفتن تصنیفخوانی، علاقه به ادبیات و اشعار ایرانی همه باعث یادگیری بهتر و پیشرفت در مسیرشون شدند.
گاهی ما به صورت ذاتی یک سری استعداد داریم، بعضیامون در کودکی یک سری کار هارو بهتر انجام میدیم و خیلی هامون بعضی از استعدادهامون رو از خانواده هامون به ارث میبریم، ولی این به تنهایی کافی نیست. این آموزشه که باعث بهتر شدن و پیشرفت ما میشه.
اولین قطعه موسیقی شجریان تو سال ۱۳۴۶ ضبط و منتشر شد. محمدرضا شجریان از سال ۱۳۴۹ همکاری خودش با تلویزیون ملی ایران رو آغاز کرد و این همکاری سالها به طول انجامید. شجریان همواره از شعرهای عمیقی در آثارش استفاده میکرد و با شاعران زیادی همکاری کرده.
استاد شجریان آثار زیادی دارند که هر کدوم از ما بسته به سلیقهای که داریم اون هارو شنیدیم. ولی یکی از آثار ایشون هست که شنیدنش برای اکثر ما فارغ از دین و باوری که داریم دلنشین یا شاید بهتره بگم روح نوازه و اون هم ربنای شجریانه. قطعهای که به مدت ۳۰ سال بر قلب و جان مردم نشست.
بعد از دهمین دورهٔ انتخابات ریاست جمهوری ایران، محمدرضا شجریان برای اعتراض به شرایط سیاسی و اجتماعی از صدا و سیمای ایران خواست تا دیگه آثارش رو پخش نکنند، البته به جز ربنا و مناجات افشاری، که این دو اثر رو به مردم ایران تقدیم کرده بود. متاسفانه بعد از این جریان شجریان در ایران ممنوعالکار شد و بعد از ۳۰ سال مردم و تلویزیون ایران از صدای ربنای ایشون محروم شدند.
شجریان پدر سه دختر و دو پسر بود که همگی با موسیقی آشنایی داشتند. به خاطر ممنوعیت آواز زنان در ایران، مژگان شجریان کنسرت های مختلفی رو در خارج از ایران برگزار کرده، ولی همایون در ایران به یکی از سرشناس ترین خوانندگان ایرانی تبدیل شد.
شجریان علاوه بر اجرا در ایران در بسیاری از کشورهای مختلف در جهان با همکاری افراد مشهوری مثل کیهان کلهر، پرویز مشکانیان، و پسرش همایون کنسرتهای متعددی برگزار کرده و در جهان بسیار شناخنه شده هست.
داشتم به این فکر میکردم که هنر میتونه زبان مشترک همه ما باشه، فارغ از هر تفاوتی، موسیقی دقیقا همون چیزیه که به روح و قلب هممون آرامش میده.