در آن ایام، اشرافزادگان مکه را عادت بر این بود که کودکان خود را چند روز پس از تولد به دایه میسپردند تا شیر دهد و در صحرا بزرگ نماید. هیچ یک از دایگان حضرت محمد را نپذیرفتند زیرا نگاهداری کودکی یتیم برای آنان سودی نداشت. بانویی به نام حلیمه که ناتوان و لاغر بود و کسی به او نوزاد شیرخوار نمیسپرد، دایگی حضرت محمد را پذیرفت. حضرت محمد را به صحرا برده، شیر داده، بزرگ نمود و پس از پنج سال کودک را باز آورده با مادر سپرد. این کودک نازنین شش ساله بود که مادرش آمنه در مراجعت از سفر کوتاه مدت یثرب (مدینه) درگذشت و به ظاهر دیگر از موهبت پدری و مادری محروم شد. اما عبدالمطلب جد پدریش عشقی عظیم به آن حضرت داشت و به نهایت درجه کوشش مینمود که این کودک یتیم احساس تنهایی نفرماید و از غمهایش بکاهد.
برای دانلود متن کامل این قسمت کلیک کنید.
قسمتهای دیگر این برنامه