آیین بهائی در ایران ریشه دارد. در اواسط قرن نوزدهم، زمانی که کشورهای اروپایی و شمال آمریکا در آغاز دوران پیشرفتهای بیسابقه تکنولوژی، مادّی و سیاسی بودند، ایران که زمانی باشکوه و درخشان بود، در منجلاب فساد سیاسی و مذهبی فرو رفته بود.
زمان آن بود که انتظار ادیان بزرگ به پایان رسد؛ اروپا و آمریکا شاهد پیدایش جنبش اَدوِنتیسم (فرقهای از دیانت مسیحی که معتقدند رجعت دوبارهی مسیح نزدیک است) بودند. محقّقان اسلامی نیز به این نتیجه رسیده بودند که روز قیامتی که در قرآن به آن بشارت داده شده، بسیار نزدیک است. ادیان دیگر و آیینهای سراسر جهان نیز از مدّتها قبل پیشبینیهایی در ارتباط با ظهور منجی عالمیان داشتند.
در سال ۱۸۴۴ در شهر شیراز بازرگان جوانی به نام سیّد علیمحمّد، خود را به عنوان «باب» به معنی دروازه معرّفی کرد و اعلان نمود که حامل پیام جدیدی از جانب خداوند است. حضرت باب از مردم خواست به دنبال حقیقت بروند و خود را برای ظهوری عظیمتر آماده سازند.
حضرت باب آثار بسیار زیادی دارد شامل دعاهای زیبا و شرح و تفسیرهای عمیقی که بسیاری از آنها در مورد ظهور پیامبر الهی هستند. ایشان حامی و مدافع فقرا و خواستار پیشرفت زنان بود. تعلیم و تربیت عمومی و کسب علم را تشویق میکرد که این امر در آن زمان و در جامعهای که تحت فشار و ستم یک حکومت متعصّب و افراطی دینی بود، اندیشهای بنیادین و پیشرو به حساب میآمد.
در آن زمان، پیشرفت این دیانت جدید برای مقامات مذهبی و کشوری ایران یک تهدید به حساب میآمد؛ به همین دلیل حضرت باب را حبس و مورد شکنجه قرار دادند و هزاران نفر از پیروان وی را به قتل رساندند و این خود آغازگر موج آزار و اذیّت بهائیان شد که تا به امروز ادامه دارد.
یکی از شجاعترین پیروان حضرت باب، شاعری بود به نام طاهره که از تمام محدودیّتهایی که جامعهی سنّتی آن زمان به عنوان یک زن بر او روا میداشت عبور کرد و زندگی خود را در راه حضرت باب فدا نمود. او به قاتلانش گفت: «شما هر وقت اراده کنید میتوانید من را به قتل برسانید ولی بدانید که هرگز نمیتوانید از آزادی زنان جلوگیری کنید.»
با تیرباران حضرت باب در میدان عمومیِ شهر تبریز در سال ۱۸۵۰، مأموریّت کوتاهِ شش سالهی ایشان پایان پذیرفت. با این وجود، چراغی که توسّط حضرت باب در آن سرزمین برافروخته شده بود خاموش نشد. پیروان ایشان باقی ماندند. پیکر حضرت باب توسط پیروانش به مدّت ۶۰ سال در مکانهای مختلف نگهداری شد تا بالاخره در آرامگاه اصلی خود قرار گرفت.
آرامگاه حضرت باب یا مقام اعلی یک جاذبهی بینظیر و شگرف است که در قسمت شمالی دامنهی کوه کرمل در شهر حیفای اسرائیل قرار دارد. گنبد زرّین آن و ترکیب موزون سبکهای معماری شرق و غرب، این ساختمان را به مکانی برجسته، آشنا و دوستداشتنی در ساحل مدیترانه تبدیل کرده است. این ساختمانِ زیبا که پیکر حضرت باب در آن به خاک سپرده شده با ۱۹ طبقه باغ باشکوه احاطه شده است. برای پیروان آئین بهائی، آرامگاه حضرت باب یکی از مقدّسترین مکانها در سراسر جهان است.