تیپ تیپی در خرم آباد
بچهها میدونین طبیعت خرم آباد چه شکلیه؟ اسم قلعه معروف این شهر چیه؟ چه سوغاتیهایی داره؟ تیپ تیپی اینبار رفته به شهر خرم آباد و از اونجا برای بچهها صحبت میکنه.
بچههای خوب حال و احوالتون چطوره؟ نمیدونین امروز کجا اومدم. کاش میتونستم از این بالا براتون عکس بفرستم که چه جاییه… نگاه کنین… هم کوه داره، هم جنگل، هم دریاچه داره، هم آبشار… امروز اومدم به شهر زیبای خرم آباد. واای تا حالا بالای یک قلعه ننشسته بودم… عجب جایی هست… اینجا اسمش هست قلعه فلک الافلاک. در زمانهای خیلی قدیم ساخته شده و پادشاههای مختلف در طول تاریخ اینجا زندگی میکردن. به به که چه هوایی… چه جای زیبایی…
آره آره من تازه اومدم خرم آباد… اسمم تیپ تیپیه… میام الان پیشتون تا باهاتون آشنا بشم… ههه بچهها ببخشید داشتم با چند تا پرنده دیگه اون طرف این دریاچه صحبت میکردم. آخه من الان اومدم دریاچه کیو، که رنگ آبی و نیلی داره و کلی پرنده و موجودات دیگه هم اینجا زندگی میکنن… آره آره اومدم… بچهها من برم ببینم دوستام چی میگن.
بچهها من از دریاچه بال زدم و الان دارم از بالای یک مدرسه رد میشم. بذارین برم از پنجره یکی از کلاسا ببینم توش چه خبره… بذارین با نوکم پنجره رو باز کنم… آهااا… خب ببینین. بچهها تو کلاس نشستن و به داستانی که معلم داره تعریف میکنه گوش میدن… دوست دارین شماها هم بشنوین؟ پس خوب گوش کنین.
…
عجب داستان قشنگی بود بچهها، نه؟ توی شهرهای مختلف دنیا مردمانی هستن که سعی میکنن درون زیبایی داشتن و کارها و حرفهایی داشته باشن که برای خودشون و مردم جامعهشون مفید باشه.
بچهها توی طبیعت اطراف شهر خرم آباد آبشارهای زیادی وجود داره… وای که چه کیفی داره از نزدیک این آبشارها رو ببینی… من اومدم دیدن آبشار نوژیان… آدم دوست داره از اون بالا سر بخوره و بیاد پایین واای.
ممم… بچهها اومدین خرم آباد از سوغاتیهاش غافل نشین… نان ساجی… ممم… به به که منم الان دارم میخورم هه هه… عسل… نان آردی… کلی هم مردم اینجا اهل هنرها و صنعتهای مختلف هستن، مثل جاجیم بافی، حصیر بافی، خراطی… بچهها میخوام یک چیستان بگم هه هه… اگه گفتین جواب سوالمو… میتونین به کمک بزرگترا جواب سوال منو پیدا کنین و برای من و بقیه بچهها توی واتس آپ یا تلگرام بفرستین… معمای امروزمون اینه: ورشو سازی که اینجا توی خرم آباد زیاد هست چیه؟ چجور کاریه؟ با این صنعت میتونن چه چیزای درست کنن؟ حتما حتما برام جواب این سوال رو بفرستین.
اینجا تو یک گوشه شهر عروسی هست و مردم دارن با رسم و رسوم خودشون این عروسی رو برگزار میکنن… پسرا و دخترا لباسای محلی پوشیدن… چه رنگا و طرحهای قشنگی داره این لباسا… وای وای نمیتونم بشینم یکجا… منم برم وسطشون چرخ بزنممم. شهر خرم آباد، یک شهر خرم و سرسبز و دوست داشتنی… یکی از قدیمیترین شهرهای ایرانه… و ساختمونایی این جا هست که کلی قدمت دارن… من امیدوارم یک روزی همه شما بتونین بیاین اینجا و با مردم خوب و با هنر خرم آباد آشنا بشین… رفقای خوب و همراه من تا هفته آینده مراقب خودتون باشین… خدانگهداررر