پیام بیت العدل اعظم، دویستمین سالگرد تولد حضرت بهاءالله – بخش ۲
مربّیان تمامعیاری که در طول تاریخ موجب نورانیّت عالم شدهاند میراثی از کلمات مقدّسه از خود به جای گذاشتهاند. در کلماتی که بمثابۀ رودخانهای عظیم از قلم حضرت بهاءالله جاری شده مواهبی بس وسیع و متعالی نهفته است. نفوسی که با آثار مبارکش آشنا میشوند اغلب در ابتدا مجذوب دعا و مناجاتهای به غایت زیبا میگردند که آرزوی فطری روح را برای نیایش شایستۀ خالق خود برآورده میسازد. در اعماق دریای کلماتش احکام و مبادی اخلاقیِ لازم برای رهایی روح انسان از غلبۀ غرایز نفسانی که درخور مقام حقیقی او نیست یافت میشود. در این بحر زخّار آرمانهای پایداری را نیز میتوان یافت که والدین میتوانند در پرتو آن کودکان خود را نه صرفاً به مانند خود بلکه با اهدافی والاتر پرورش دهند. تبیینات و تشریحاتی نیز وجود دارد که نقش ید غیبی را در سفر پر پیچ و خم تاریخ بشری از مراحل وحدت قبیله و وحدت ملّی به سوی مراحل بالاتری از اتّحاد آشکار مینماید. ادیان مختلف را بمنزلۀ مراحل توسعۀ یک حقیقیت واحد توصیف میکند که با مبدئی مشترک و هدفی مشترک با هم مرتبطاند، هدف تقلیب حیات باطنی و شرایط ظاهری نوع بشر. تعالیم حضرت بهاءالله به شرافت روح انسان گواهی میدهد. اجتماع مورد نظر حضرت بهاءالله اجتماعی است در شأن آن شرافت و مبتنی بر اصولی که آن شرافت را حفظ و تقویت مینماید. آن حضرت یگانگی نوع بشر را محور حیات جمعی قرار داده تساوی زن و مرد را صریحاً تأکید میفرمایند. نیروهای به ظاهر متضادّ عصر حاضر چون علم و دین، وحدت و کثرت، آزادی و نظم، حقوق فردی و مسئولیّتهای اجتماعی را با هم سازش میدهند. در میان عظیمترین ارمغانهای آن حضرت اصل عدالت است که در قالب مؤسّساتی ظاهر میگردد که نقطۀ نظرشان پیشرفت و تعالی همۀ مردمان میباشد. حضرت بهاءالله خود گواهی میدهند که “آنچه سبب اختلاف و فساد و نفاق است از کتاب محو نمودیم” و همزمان “آنچه علّت الفت و اتّحاد و اتّفاقست ثبت فرمودیم”. آیا این پرسش پیش نمیآید که پاسخ شایسته به چنین ارمغانی چه خواهد بود؟
حضرت بهاءالله میفرمایند “هر طالبی البتّه باید کمر جهد و طلب بسته به شاطی آن بحر درآید”. تعالیم روحانی پیامبران طیّ قرون و اعصار در نظامهای دینی تجسّد یافتند و به مرور زمان با جنبههایی از فرهنگ در هم آمیختند و همراه با اصول جزمی ساختۀ دست بشر به تنزّل گراییدند. امّا با نگاهی به ماورای این نکات واضح میگردد که تعالیم اصلی ادیان منشأ ارزشهای جهانیای هستند که آگاهی اخلاقی نوع بشر را شکل دادهاند و از طریق آنها مردمان مختلف اهداف مشترک یافتهاند. به دلایلی روشن، در اجتماع امروزی اعتبار دین لطمات فراوانی دیده است. اگر نفرت و اختلاف به اسم دین ترویج شود، بیدینی مرجّح است. ولی دین حقیقی را میتوان از ثمراتش شناخت. قابلیّت دین در الهام بخشیدن، در تقلیب قلوب، در ایجاد وحدت و در ترویج صلح و رفاه میباشد. دین حقیقی با عقل و خرد تطابق دارد و برای پیشرفت اجتماع وسیلهای اساسی محسوب میشود. آیین حضرت بهاءالله انضباط عمل در پرتو تفکّر و تأمّل را در افراد و در جامعه پرورش میدهد و بدین وسیله بصیرتهای لازم برای بهبود اجتماع به تدریج حاصل میگردد. حضرت بهاءالله سعی در تغییر اجتماع از طریق توطئههای سیاسی، فتنه و آشوب، بدگویی از گروههای خاصّ، و یا از طریق جنگ و اختلاف را مردود دانستهاند زیرا این قبیل روشها موجب تداوم ادواریِ کشمکش گردیده راه حلّهای پایدار را همواره از نظر دور نگه میدارد. ابزار مورد نظر آن حضرت ابزاری کاملاً متفاوت است. حضرت بهاءالله جهانیان را به کردار نیک، گفتار محبّتآمیز و اعمال طیّبۀ مرضیّه دعوت مینمایند و خدمت به دیگران و تعاون و تعاضد را وظیفۀ همگان میشمارند. آن حضرت هر یک از اعضای جامعۀ بشری را به جدّیّت در راه بنای تمدّنی جهانی مبتنی بر تعالیم الهی فرا میخوانند. بعد از تعمّق در وسعت بینش آن حضرت، آیا این پرسش پیش نمیآید که نوع انسان به جز این بینش، امید آیندۀ خود را بر چه اساسی میتواند واقعبینانه بنا نماید؟
برای دسترسی به متن کامل این پیام اینجا کلیک کنید.