پیام بیت العدل اعظم، دویستمین سالگرد تولد حضرت بهاءالله – بخش ۱

ستایندگان شکوه و جلال خداوندگار در سراسر عالم ملاحظه فرمایند
دوستان عزیز و محبوب،
گفتار را با بیان این حقیقت والا شروع میکنیم که اهل عالم همیشه مشمول نظر پروردگار خود بوده و هستند. آن ذات منیع لایدرک در هر دورهای از تاریخ با ارسال پیامبری به منظور اشاعۀ قوای محرّکۀ روحانی و اخلاقیِ لازم برای همکاری و پیشرفت انسانها ابواب فضل و رحمت را به روی عالمیان گشوده است. بسیاری از این مطالع انوار گمنام ماندهاند ولی برخی در صفحات تاریخ میدرخشند، نامشان همچنان مورد احترام و ستایش میباشد، موجب تحوّل افکار گشته، مخازن علم و دانش را گشوده و الهامبخش پیدایش تمدّنها بودهاند. هر یک از این متبصّرین روحانی و اجتماعی و آینههای پاک فضایل اخلاقی در پاسخ به احتیاجات ضروری زمان خود، حقایق و تعالیمی را ارائه فرمودهاند. در شرایطی که جهان با دشوارترین چالشهای خود رو به روست نام حضرت بهاءالله را که دویست سال پیش به عرصۀ وجود قدم نهادند با شعف و شادی به عنوان چنین شخصیّتی گرامی میداریم، شخصیّتی که تعالیمش براستی نوع بشر را به سوی دوران صلح و وحدتِ موعود هدایت خواهد کرد.
حضرت بهاءالله از ابتدای جوانی در نزد آشنایان و اطرافیان به نفسی که صاحب سرنوشتی خاصّ است اشتهار داشتند، متمایز به خصایل روحانی و حکمتی فردانی بودند گوئیا که انوار ملکوتی در وجودشان متجلّی بود. در عین حال مجبور به تحمّل چهل سال رنج و مشقّت گردیدند از جمله تبعیدها و مسجونیّتهای پی در پی به دستور دو سلطان مستبدّ، حملات وسیع برای لکّهدار کردن نام ایشان و محکوم نمودن پیروانشان، و خشونت و بیحرمتی و سوء قصد بیشرمانه به حیات مبارکشان. حضرت بهاءالله همۀ این مشقّات را به دلیل محبّت بیمنتها به نوع انسان و در نهایت روح و ریحان و بردباری و مدارا و با میل و رضا و با شفقت نسبت به ستمگران تحمّل فرمودند. حتّی مصادرۀ کلّیّۀ متعلّقات دنیویشان خاطر آن حضرت را نیازرد. این پرسش ممکن است برای هر ناظری مطرح شود که نفسی با محبّت تام نسبت به دیگران و در حالی که همواره مورد حمد و ستایش عمومی بوده، به نیکوکاری و بلندنظری اشتهار داشته و به دنبال هیچ قدرت سیاسی نبوده چرا میباید هدف چنین خصومتهایی واقع گردد. دلیل مصائب وارده بر آن حضرت برای کسانی که با روال تاریخ آشنایی دارند البتّه کاملاً روشن میباشد. ظهور پیامبران الهی در جهان بدون استثنا با مخالفتهای شدید و خشونتبارِ صاحبان قدرت همراه بوده است. امّا نور حقیقت خاموش شدنی نیست و بنا بر این در زندگی این هیاکل فرابشری میتوان فداکاری، شجاعت و دیگر اعمالی را مشاهده نمود که گواه اقوالشان است، نکتهای که در هر مرحله از حیات حضرت بهاءالله نیز عیان و آشکار میباشد. حضرت بهاءالله علیرغم سختیها و مشقّتهای بیپایان هرگز سکوت اختیار نکردند و به نزول کلام مقتدر و نافذ الهی خود ادامه دادند — کلامی که با بصیرت دردهای عالم را تشخیص داد و درمان را تجویز نمود، کلامی که حامل عدالت بود و سلاطین و امرا را به وجود قوایی که بالمآل آنان را از سریر قدرت خواهد انداخت هشدار داد، کلماتی که روح را به اهتزاز آرد، منقلب و مصمّم نماید تا خویشتن را از خارستان نفس و هوی رها سازد، و کلماتی که صریح، جذّاب و مؤکّد است و میفرماید “لیس هذا من عندی بل من لدن عزیز علیم.” در بررسی زندگی چنین شخصیّتی آیا این پرسش پیش نمیآید که اگر این امر از جانب خدا نیست پس چه امری را میتوان به خدا نسبت داد؟
برای دسترسی به متن کامل این پیام اینجا کلیک کنید.
