صلح بزرگی که طی قرون و اعصار آرزوی قلبی نیکاندیشان بوده، صلحی که نسلهای بیشماری از عارفان و شاعران در بارهاش سخن گفتهاند، صلحی که کتب مقدّسه در ادوار متوالی نویددهندهی آن بودهاند، سرانجام دستیابی به آن برای ملل جهان ممکن گشته است. برای اوّلین بار در تاریخ بشر هر فرد قادر است که تمامی کرهی زمین را با میلیاردها مردم متنوّعاش در یک چشمانداز واحد مشاهده نماید. صلح عمومی نه تنها امکانپذیر بلکه اجتنابناپذیر است. استقرار این صلح، مرحلهی بعدی تکاملِ کرهی زمین و به قول یکی از متفکّرین بزرگ، مرحلهی “جهانی شدن نوع بشر” است.
اینکه آیا تنها پس از وقوع بلایای وحشتناکِ ناشی از تمسّکِ سرسختانهی نوع بشر به روشهای دیرینه، صلح تحقّق خواهد یافت و یا از طریق یک اقدام ارادی و مشورتی در این زمان به دست خواهد آمد، گزینشی است که در دست تمامی ساکنان کرهی زمین قرار دارد. در این لحظهی بحرانی و حسّاس که مشکلات دشوار ملّتها به یک نگرانی مشترک برای همهی جهانیان مبدّل گشته، کوتاهی و قصور در متوقّف ساختن امواج اختلاف و بینظمی کمالِ بیمسئولیّتی خواهد بود.
امّا شواهد امیدبخشی نیز موجود است از جمله: تحکیم فزایندهی گامهایی به سوی نظمی جهانی که اوّل بار در اوایل این قرن با تأسیس جامعهی ملل برداشته شد، جامعهای که بعداً سازمان ملل متّحد با بنیانی وسیعتر جایگزین آن گردید؛ کسب استقلال توسّط اکثر ملل جهان بعد از جنگ جهانی دوم که نمایانگر اکمال فرایند ملّتسازی است و تعامل این ملل نوخاسته با کشورهای کهن در علایق مشترک؛ گسترش وسیعِ همکاریهای متعاقب در زمینههای علمی، آموزشی، حقوقی، اقتصادی و فرهنگی در بین ملّتها و گروههایی که تا به حال جدا از هم و دشمن یکدیگر بودند؛ فزونی یافتن بیسابقهی تعداد سازمانهای انساندوستانهی بینالمللی در دهههای اخیر؛ افزایش جنبشهای زنان و جوانانِ خواستار پایان جنگ؛ و ازدیاد خودجوشِ شبکههای در حال گسترش مردمِ عادیِ در جستجوی تفاهم از طریق مراودات شخصی.
پیشرفتهای علمی و تکنولوژیکی حاصله در این قرنِ فوقالعاده خجسته دلالت بر جهش عظیمی در تکامل اجتماعی کرهی زمین دارد و ابزاری را ارائه میدهد که میتواند راه حلّی برای مشکلات عملی نوع بشر فراهم آورد. این پیشرفتها به راستی وسایل لازم برای ادارهی زندگی پیچیده یک دنیای متّحد را فراهم میسازند. با این حال هنوز موانع بسیاری وجود دارد. شک و تردید، برداشتهای غلط، تعصّبات، بدگمانیها و خودخواهیهای کوتهنظرانه، بر روابط بین ملل و اقوام سایه افکندهاند.
ما امنای امر بهائی بنا بر احساسی عمیق از مسئولیّت روحانی و وجدانی، خود را موظّف میدانیم که در این فرصت مغتنم توجّه شما را به بینشهای نافذی معطوف داریم که حضرت بهاءاللّه مؤسّس دیانت بهائی، بیش از یک قرن پیش برای اوّلین بار به فرمانروایان جهان ابلاغ فرمود.
حضرت بهاءاللّه خاطرنشان میکنند که طوفان ناامیدی از هر سو میوزد و اختلافاتی که نوع بشر را به تفرقه و فلاکت میکشاند روز به روز در ازدیاد است و نشانههای تشنّج و هرج و مرج مشاهده میشود زیرا نظام کنونی به نحوی اسفبار ناقص و نارسا به نظر میرسد. تجارب عمومیِ جامعهی بشری این قضاوت آیندهبینانه را کاملاً تأیید نموده است. نواقص نظم رایج را میتوان در عدم توانایی کشورهای مستقلِّ عضو سازمان ملل متّحد برای تطهیر عالم از کابوس جنگ، در استمرار خطر فرو ریختن نظم اقتصادی بینالمللی، در شیوع هرج و مرج و تروریسم، و در مصائب شدیدی که این بلایا و دیگر عوارض بیشمار برای میلیونها نفر از افراد بشر ایجاد کردهاند به وضوح مشاهده نمود. تهاجم و تعارض در حقیقت چنان تار و پود نظامهای اجتماعی و اقتصادی و دینی موجود را فرا گرفته که بسیاری به این باور تن در دادهاند که این گونه کردار و رفتار جزء لاینفکِّ طبیعت بشری است و ریشهکن کردن آن غیر ممکن میباشد.
برای دسترسی به متن کامل بیانیه بیت العدل اعظم خطاب به اهل عالم با نام “وعده صلح جهانی” اینجا کلیک کنید.