بخشی از کتاب آئین بهائی، نگرشی کوتاه به تاریخ و تعالیم. در این قسمت: آیا انسان پس از مرگ، شعور و شخصیت خود را حفظ مینماید و آیا دوستان و منسوبین خود را باز خواهد دید؟ پاسخ تعالیم بهائی به این سوال بسیار صریح است.
***
بقای روح
اعتقاد به حیات و بقای روح پس از مرگ اندیشهی بشر را در طیّ قرون و اعصار به خود مشغول داشته و فرضیههای مختلفی را به وجود آورده است. در کتب و آثار بهائی به برخی نکات اشاره شده است که میتواند ما را به حقیقت امر رهنمون شود که از آن جمله است: بدن انسان ترکیبی از عناصر مادّی است و چون هر ترکیبی را تحلیلی در پی است لذا مرگ حاصل آن تحلیل است، حال آنکه روح مجرّد از عناصر است و آن را تحلیلی در پی نیست. به فرمودهی حضرت عبدالبهاء: « … روح انسانی ترکیب نیست، از عناصر مختلفه نیست بلکه مجرّد از عناصر است و مقدّس از طبایع، چون مرکّب از عناصر نیست این است که حیّ و باقی است …»
تأکید بر این نکته نیز لازم است که تشکیل اعضاء و جوارح در رحم مادر به میل و ارادهی جنین صورت نمیگیرد، حال آنکه مسؤولیّت رشد اعضاء و کسب کمالات تنها در این جهان و به یدِ اقتدار و به ارادهی خود انسان نهاده شده است.
به بیان حضرت بهاءاللّه: «ای بندهی من از بندِ مُلک خود را رهائی بخش و از حبسِ نَفس خود را آزاد کن. وقت را غنیمت شمر زیرا که این وقت را دیگر نبینی و این زمان را هرگز نیابی.»
چند پرسش که به مرگ و حیات روح مربوط میشود:
- آیا انسان پس از مرگ شعور و شخصیّت خود را حفظ مینماید و آیا دوستان و منسوبین خود را باز خواهد دید؟
«پاسخ تعالیم بهائی به این سؤال بسیار صریح است، به این عبارت که در جهان دیگر برقراری رابطه با منسوبین و دوستان ممکن است. بنا به فرمودهی حصرت بهاءاللّه روح در جهان دیگر شعور و شخصیّت خود را حفظ مینماید و قادر است با ارواح دیگر ارتباط برقرار سازد. لکن کیفیّت چنین ارتباطی روحانی است و منوط و موکول به محبّت صرف و بلاشرط انسان نسبت به آن کسان خواهد بود.»
- عقیدهی بهائیان راجع به تناسخ چگونه است؟
بهائیان بر این باورند که روح پس از ترک جسم و ارتقاء به جهان پاینده دوباره به این جهان باز نخواهد گشت. مَثَل این واقعیّت مَثَل نوزادی است که از رحم مادر تولّد یافته و پا به این جهان گذارده است. پُر واضح است که بازگشت او به رحم مادر در هر سن و سال و به هر شکل و کیفیّتی منطقی و عقلانی نخواهد بود. به فرمودهی حضرت عبدالبهاء:
« … رجوع روح بعد از صعود منافی حرکت طبیعی و مخالف نظم الهی است …»
- حیات روح پس از مرگ به چه ترتیب است؟ عقیدهی بهائیان راجع به بهشت و دوزخ چگونه است؟
به اعتقاد بهائیان روح همهی انسانها حیاتی جاودانی دارد. بهشت یا دوزخ مکان خاصّی نیست بلکه یک کیفیّت روحانی است. بهشت قُرب به خدا و دوزخ دوری از او توصیف میشود. « بهشت و دوزخ در وجود خود انسان است.»
مقام انسان و پیشرفت روح پس از مرگ چگونه است؟
پیشرفت روح قبل و بعد از مرگ هر دو ممکن است. دعا و مناجات برای درگذشتگان و خیرات و مبرّات به نام ایشان و طلب فضل و عنایت از پیشگاه پروردگار عالمیان سبب پیشرفت روح در آن عالم میشود.
مرگ در سنین طفولیّت و نوجوانی
«… در چنین وقوعات جانگذاز حکمت بالغهی الهی مندرج است، مثل آن است که باغبان مهربان نهالی تر و تازه را از محلّ تنگی به مکان وسیعی نقل کند. این انتقال سبب پژمردگی و افسردگی و اضمحلال آن نهال نیست بلکه سبب نشو و نما و حصول طراوت و لطافت و ظهور بار و برگ است ولی این سِرّ مکنون در نزد باغبان معلوم. امّا نفوسی که از این موهبت خبر ندارند گمان چنین کنند که باغبان آن نهال را به قهر و غَضَب از محلّش ریشهکن نموده …»
نظر بهائیان دربارهی خودکشی چگونه است؟
در زندگی گاه دشواریهایی پدید میآید که تحمّل آن برای انسان مشکل است. لکن توجّه به این نکته ضروری است که حیات اساساً تحفهای خدادادی است و به این جهت به انسان داده شده است که از آن به عنوان ابزاری برای کسب کمالات بهره گیرد و توشهای برای حیات جاودانی که حیات اخروی است فراهم کند. پایان دادن به زندگی قبل از مرگِ طبیعی مانعی برای فراهم شدن توشه و کسب هرچه بیشتر کمالات به شمار میرود و زیانی است که انسان خود به تکامل معنویِ خویش وارد میسازد. این است که تعالیم بهائی خودکشی را منع مینمایند. برخی پیشآمدها ممکن است بسیار دردناک باشند و نتوان چارهای برای رهایی از آنها یافت، گرچه همیشه راهِ نجاتی برای آنها موجود است. مسؤولیّت هر انسانی به عهدهی خودش واگذار شده است. به علاوه مشکلات را میتوان با کمک کسان مورد اعتماد یا مشاوره با اهلِ فنّ حلّ نمود.