بخشی از کتاب آئین بهائی، نگرشی کوتاه به تاریخ و تعالیم. در این قسمت: حضرت بهاءالله نه تنها برابری زن و مرد را از لحاظ ارزش ایشان نزد خالق متعال مورد تأیید و تأکید قرار میدهد، بلکه این تعلیم …
***
این بیان حضرت بهاءاللّه معرّف برابریِ کاملِ زن و مرد در پیشگاه ایزد متعال است:
«… امروز یدِ عنایت فرق را از میان برداشته، عباد و اماء در صُقع واحد مشهود …»
بنیانگذار آیین بهائی نهتنها برابریِ زن و مرد را از لحاظِ ارزشِ ایشان نزدِ خالقِ متعال مورد تأیید و تأکید قرار میدهد بلکه این تعلیم، برابریِ زن و مرد را از جهتِ حقوق اجتماعی نیز تضمین مینماید و این امری است که نهتنها در گذشته بلکه در حالِ حاضر نیز قبول آن برای بسیاری مشکل است. کمبودِ تعلیم و تربیت در بسیاری از کشورها کماکان علّتِ اصلیِ وضعِ نامساعدِ اجتماعیِ زنان بهشمار میرود. بهموجبِ تعالیم بهائی زنان باید در تعلیم و تربیت و کار و بهطور کلّی در اجتماع از حقوقی برابر با مردان برخوردار باشند. چنانچه خانوادهای از جهتِ مالی فاقد امکاناتِ کافی برای تعلیم و تربیتِ همهی فرزندان باشد، حقِّ تقّدم با دختران است زیرا این دخترانند که در آینده در لباسِ مادر نقشِ اولیّن معلّمِ طفل را ایفا خواهند نمود و لذا مسئولیّتِ تربیتِ نسلِ بعدی را به عهده خواهند داشت. برابری کاملِ زن و مرد از این بیانِ حضرت عبدالبهاء بهخوبی آشکار میشود که میفرمایند:
«بنیآدم از دو نیمه متشکّل است: نیمی را مردان و نیمِ دیگر را زنان تشکیل میدهند. هر نیم، مکمّلِ نیمِ دیگر است. خوشبختی و امنّیت انسان هنگامی میسّر است که هر دو نیم در راه تکاملِ خود گام بردارند.»
بدیهی است برابری حقوق زن و مرد بهمعنی یکسان بودنِ وظایف در همهی امور و شئون زندگی نخواهد بود زیرا تفاوتهای بیولوژیکیِ زن و مرد خود تفاوت امکانات و مقدوراتِ آن دو را موجب میشود. طبق بیانِ حضرتِ عبدالبهاء:
«زنان در برخی امور بر مردان مزیّت دارند و در برخی دیگر از امور مردان مناسبتر از زنانند. لکن در بسیاری از شئون جنسیّتِ زن و مرد هیچ نقشی را ایفا نمینماید.»
بیتالعدلِ اعظم، بالاترین مرجع اداریِ جامعهی جهانیِ بهائی، در بیانیّهی «وعدهی صلح جهانی خطاب به اهلِ عالم» ازجمله چنین مرقوم داشته است:
«… آزادی زنان و وصول به تساوی میان زن و مرد هر چند اهمیّتش چنانکه باید هنوز آشکار نباشد، یکی از مهمترین وسایل حصولِ صلح جهانی محسوب است. انکار تساوی بین زن و مرد نتیجهاش روا داشتن ظلم و ستم بهنیمی از جمعیّت جهان است و چنان عادت و رفتار ناهنجاری را در مردان بهوجود میآورد که اثرات نامطلوبی از خانه به محلِّ کار و به حیاتِ سیاسی و مآلاً به روابط بینالمللی کشیده میشود. انکارِ مساوات میان زن و مرد هیچ مجوّز اخلاقی و عملی یا طبیعی ندارد …»
برابری حقوقِ زن و مرد نیاز به وجدانی جدید و ضمیری آگاه در هر دو جنس دارد. زنان و مردان باید مسئولیّتِ دگرگونیِ اجتماعاتی را که تمایل به مردسالاری دارند به عهده گیرند تا آن اجتماعات از استعدادها و مهارتهای هر دوجنس بهرهمند گردند. حضرت عبدالبهاء متذکّر میشوند که مشارکتِ کاملِ زن در ادارهی امور اجتماع از جمله شرایطِ مهمّ برای خاتمه دادن به جنگ و خونریزی و استقرارِ صلح است. چنانچه زن در امورِ سیاسی، حقوقی، اقتصادی و دیگر بخشهای اجتماع نفوذ بیشتری یابد آنگاه وی «ثابتقدمترین مدافع صلح جهانی» خواهد بود.
برخی مبانی دیگر برای تکامل یک جامعه:
تقویت خانواده به عنوان بنیاد اجتماع،
حق تعلیم و تربیت عمومی،
حق کار برای امرار معاش و رفاه جامعه،
مبارزه با فقر و جلوگیری از انباشتن ثروت بیاندازه،
انتخاب یک زبان و خط بینالمللی علاوه بر زبان مادری،
انتخاب و ترویج یک واحد پول بینالمللی،
حفاظت محیط زیست و منابع طبیعی.