سالهای آخر حیات حضرت بهاءالله در عکّا، در بهجی، سالهای پرحادثه ولیکن درخشان بود. آن حضرت که مورد مخالفت برادر پدری، میرزا یحیی قرار گرفته بود و سالهای عمر را در تبعید و زندان سپری نموده بود و قلب مبارکش در همان زندان و نیز دیار تبعید مهبط نزول وحی الهی گشته بود، نفس مبارکی که جوهر مظلومیّت و معصومیّت و صاحب اخلاق ملکوتی بود در یاد اهل حقیقت یوسف کنعانی را آشکار مینمود. این غلام خلد الهی نیز از برادر جفا دیده بود و گویی به بهای اندک در بازار ستمگران معرض فروش گشته بود، سالها را در تبعید و زندان سپری نموده بود و سرانجام عزیز مصر جانان گشته بود. گرچه یوسف کنعانی مظهر مستقل الهی نبود ولیکن از پیامبران آسمانی بود. این بود که حضرت باب در کتاب عظیم قیوم الاسما در توضیح سورۀ یوسف از قرآن شریف حضرت بهاءالله را یوسف بهاء شمردهاند. یوسف بهاء، حضرت بهاءالله، در بهجی در کمال عظمت مورد تجلیل بزرگان از عارفان، شاعران، عالمان و رجال حکومت عثمانیان قرار گرفتند.
برای دانلود متن کامل این قسمت کلیک کنید.