قسمت ۱۶
مرور مقالۀ «رنگها را باید دید: سه روش برای طرح موضوع نژادپرستی»، نوشتۀ حسین آلمارت؛ و مقالۀ «معنای حقیقی برندهشدن در بحث»، نوشتۀ گرگ هاجز.
***
فرزاد: دوستان سلام؛ با یک برنامهی دیگه از مجموعه «آموزههای نو»، به اتفاق پریسا، با شما هستیم.
پریسا: سلام من رو هم از استودیوی رادیو پیام دوست در کانادا پذیرا باشید. امروز هم دو مقاله دیگر از وبسایت BahaiTeachings.org را با شما مرور میکنیم. مقالۀ اول برنامه امروز:
فرزاد: «رنگها را باید دید: سه روش برای طرح موضوع نژادپرستی»، نوشتۀ حسین آلمارت.
پریسا: و عنوان مقالۀ دوم امروز که آن را گرگ هاجز نوشته «معنای حقیقی برنده شدن در بحث» است.
فرزاد: دوستان، با برنامهی این هفتهی «آموزههای نو» همراه باشید.
فرزاد: دوستان مقاله اول امروز با عنوان «رنگها را باید دید: سه روش برای طرح موضوع نژادپرستی» رو حسین آلمارت نوشته. حسین در شیلی متولد و در ایالت ایلینوی آمریکا بزرگ شده. کار او تولید مطالبی است که حال و هوای روحانی و مادی ما را سیر و سیاحت میکند. حسین با همسر و فرزندانش در نزدیکی شیکاگو زندگی میکند.
پریسا: این مقاله دیدگاه جالبی نسبت به موضوع رنگ و نژاد داره و اینکه چطور میتوانیم در زندگی روزمرهمون با این پدیده اجتماعی روبرو بشیم.
فرزاد: درست میگی. معمولا تا بحث رنگ و نژاد پیش مییاد، خیلیها جوابشون اینه که ما رنگ رو نمیبینیم یا ما همه از یک نژادیم و اون هم نژاد بشره.
پریسا: بله، به نظر نویسنده این مقاله، حسین آلمارت، اگرچه این دیدگاه ارزشمنده –چون داره به دنیایی ورای رنگ و نژاد نگاه میکنه، به اینکه همه ما فرزندان یک پروردگاریم– اما همین دیدگاه به اصطلاح «کوررنگی نژادی» ممکنه ما رو از واقعیت نژاد و نژادپرستی که جامعه امروز داره باهاش دست و پنجه نرم میکنه، دور کنه.
فرزاد: پس میشود گفت منظور آلمارت این است که توجه به رنگها و نژادهای مختلف یعنی ما متوجه هستیم که نژادپرستی میتونه آدمهای بیگناه رو فقط به خاطر رنگ و نژادشون از بین ببره و اینکه تنوع رنگها و نژادها باعث زیبایی عالم بشری میشه.
پریسا: درسته. در واقع شاید نکته اصلی مقاله این باشد که باید رنگها رو دید و وانمود نکرد که وجود ندارن.
فرزاد: جالبه. موافقی بعد از کمی استراحت بریم سر ۳ رویکردِ پیشنهادی مقاله به موضوع نژادپرستی؟
پریسا: بسیار خوب.
…
فرزاد: خب، اگر موافقید سه رویکرد پیشنهادی مقالهی حسین آلمارت را با هم مرور کنیم. فکر میکنم تو مقدمه به نکته اول اشاره کردی: اینکه باید رنگها رو دید و خودمان را به کوررنگی نزنیم.
پریسا: درسته. رویکرد دوم اینه که همه ما در این مورد نقش داریم و باید پیش قدم بشیم و ابتکار عمل به خرج بدیم.
فرزاد: میشود منظورت رو کمی بیشتر توضیح بدهی؟!
پریسا: معمولا ما منتظریم تا یکی دیگه پیش قدم بشه. بقیه یک کاری کنن تا ما هم دنبالش رو بگیریم. اما در این مورد بهتره هر کدوم از ما پیش قدم بشیم و کاری بکنیم و همونطور که حسین آلمارت اشاره میکنه یادمون باشه که با عشق و محبت و صبوری میتونیم این معضل اجتماعی رو برطرف کنیم.
فرزاد: و بالاخره رویکرد سوم چیه؟
پریسا: اینکه ما باید از تنوع نژادی نه تنها حمایت کنیم بلکه تشویق هم بکنیم. یعنی به گروههای کوچک اطرافمون تشخص بدیم. بدونیم که هر کدوم از اونها تاریخچه مخصوص به خودشون رو دارن. و هر کدوم به طریقی فشار رو تجربه کردن و حتی تا امروز ممکنه بکنن.
فرزاد: فکر میکنم مسئولیت تک تک ماست که خودمون رو در این باره آموزش بدیم. این یک مسئولیت همگانیست.
پریسا: درست است. من از دیدگاه حسین خیلی خوشم اومد. در دیانت یهائی هم آموزهای داریم به عنوان وحدت در کثرت که به موضوع مقاله حسین خیلی مربوط میشه.
فرزاد: اتفاقا یکی از خوانندهها در پایین مقاله حسین به همین نکته اشاره کرده. اون نوشته که بزرگترین چالش امروز ما اینه که چطور از مزیتهای وحدت بهرهمند بشیم بدون اینکه بخوایم برای نعمت تنوع مصالحه کنیم.
…