قسمت ۳
مرور مقالههای «چهار دستورالعمل برای خواندن کتابهای الهی» و «بهترین فیلمهای تاریخ سینما کدامند و چرا؟»، نوشتۀ دیوید لَنگنِس.
***
فرزاد: دوستان سلام؛ با یک برنامهی دیگه از مجموعه «آموزههای نو»، به اتفاق پریسا، با شما هستیم.
پریسا: سلام من رو هم از استودیوی رادیو پیام دوست در کانادا پذیرا باشید. امروز هم با دو مقاله دیگر که هر دو را یک نویسنده، یعنی دیوید لنگنس نوشته در خدمت شما هستیم. مقالۀ اول برنامه امروز:
فرزاد: «چهار دستورالعمل برای خواندن کتابهای الهی». و مقالۀ دوم:
پریسا: «بهترین فیلمهای تاریخ سینما کدامند و چرا؟».
فرزاد: دوستان، لطفا با برنامه امروز ما همراه باشید. مثل اینکه امروز هم مقالههایی از دیوید لنگنس داریم.
پریسا: بله. همانطور که قبلا توضیح دادهایم دیوید لنگنس نویسنده پرکاری است و تقریبا هر روز یک مطلب برای سایت Bahaiteachings مینویسد.
فرزاد: اتفاقا موضوعهای مختلفی انتخاب میکند که به نظرم باید برای شنوندههای ما جالب باشد.
پریسا: امیدوارم. اگر موافق باشی برویم سراغ مقاله اول امروز.
فرزاد: حتما.
پریسا: هیچوقت این سؤال برایت پیش آمده که کتب مقدسه یا آثار الهی را چطور باید خواند؟
فرزاد: منظورت را متوجه نمیشوم!
پریسا: خب، بگذار اینطوری بپرسم. یک رمان یا داستان بلند را چطور میخوانی؟ کتاب را میگیری دستت و یک جای راحت برای نشستن پیدا میکنی و شاید هم با یک لیوان چایی کنار دستت شروع میکنی به خواندن؟
فرزاد: میدانی که معمولا همین کار را میکنم. اگر خیلی کتاب قطوری نباشد بعضی وقتها دو سه روزه تمامش میکنم.
پریسا: خب، همین دیگه. به نظرت میشود یکی از کتابهای دینی را، از هر دینی که باشد، همین طوری خواند؟ یعنی یک روز بگیری دستت و تا آخرش را بخوانی؟
فرزاد: شدنی که میشود. اما چون نیت از خواندن کتابهای دینی، سرگرمی نیست بنابراین این روش نباید چندان درست باشد.
پریسا: چرا؟
فرزاد: چون معمولا این کتابها یا آثار به سبکهای قدیمی نوشته شدهاند که خواندنشان را برای ما سخت میکند. نثرشان، داستانها و حکایتها و حتی فرهنگی که توی آن نوشته شدهاند، گاهی فهمیدنش آسان نیست و حتی گیجکننده است. بعضی وقتها کسی که میخواهد یکی از این کتابهای مقدسه را بخواند حالتی دارد شبیه کسی که برای اولین بار یک کتاب فیزیک یا شیمی دستش گرفته باشد.
پریسا: خب، پس چه روشی به نظرت درست میآید؟
فرزاد: اولین چیزی که به ذهنم میرسد این است که چقدر خواندن مهم نیست؛ چطور خواندن مهم است.
پریسا: این دقیقا اولین چیزی است که لنگنس در مقالۀ «چهار دستورالعمل برای خواندن کتابهای الهی» میگوید.
فرزاد: خوب است که خیلی بیراه فکر نکردم. خب، لنگنس این دستورالعملها را از کجا میآورد؟
پریسا: او این دستورالعملها را از آثار آیین بهائی استخراج کرده. مثلا در مورد همین دستورالعمل اول میگوید اگر کسی حتی آیهای را با حوصله و از روی علاقه بخواند بهتر از آن است همه آیهها را از اول تا آخر با بیحوصلگی و کسالت بخواند.
فرزاد: نمیدانم چقدر قیاس درستی باشد اما درست مثل کسی که میخواهد شیمی یا فیزیک بخواند. اگر بخواهد کتاب را باز کند و یک نفس تا آخرش را بخواند بعید است که خیلی چیزی یاد بگیرد. خب، دستورالعمل دوم چی است؟
پریسا: دستورالعمل دوم این است که باید به دنبال معنای درونی کلمات بود نه دلالتهای ظاهری آنها.
فرزاد: به نظر منطقی میآید چون در خیلی از کتب مقدسه از تمثیل استفاده شده.
پریسا: سومین دستورالعمل این است که بهتر است فقط روی یک کتاب و از آن هم بالاتر فقط روی آثار الهی یک دین یا آیین تمرکز نکنیم. باید دایره مطالعاتمان را وسیع کنیم و به دنبال مضامین و تعالیم مشترک بین آنها باشیم. لنگنس توصیهای را از حضرت عبدالبهاء، فرزند حضرت بهاءالله، بنیانگذار آیین بهائی نقل میکند که در آن به یک نفر میگوید انجیل و آثار مقدسه دیگر را هم بخواند تا ببیند که اساس همه ادیان یکی است.
فرزاد: جالب است. پس مثل هر موضوع دیگری که خواندن فقط یک کتاب به سختی برای فهم آن موضوع کفایت میکند، در مورد آثار الهی هم نباید به یک کتاب و دین کفایت کرد.
پریسا: و دستورالعمل آخر این است که برای فهم کتب الهی نه فقط از عقلمان بلکه باید از قلبمان هم کمک بگیریم.
…