قسمت ۸
مرور دو مقالۀ آخر از مجموعه «وضعیت جهان»، نوشته دیوید لنگنس با عناوین «به سوی مشارکت جهانی برای توسعه» و «عصر طلایی یا رهاندن زمین از جنگ».
***
پریسا: دوستان سلام؛ با یک برنامهی دیگه از مجموعه «آموزههای نو»، و به اتفاق فرزاد، با شما هستیم.
فرزاد: دوستان، سلام من هم از استودیوی پیام دوست در کانادا به شما سلام میکنم. امروز با دو مقاله دیگه، مرور مجموعه «وضعیت جهان» را به پایان میبریم.
پریسا: مقاله اول امروز عنوانش هست، «به سوی مشارکت جهانی برای توسعه»، که مطلب نسبتا کوتاهی است.
فرزاد: مقاله آخر هم که در حقیقت نتیجهگیری لنگنس درباره وضع جهانه، عنوانش هست: «عصر طلایی یا رهاندن زمین از جنگ».
پریسا: دوستان، لطفا با برنامه امروز ما همراه باشید.
فرزاد: خب پریسا، موضوع مقالهی «به سوی مشارکت جهانی برای توسعه» چیه؟
پریسا: این مقاله درباره هشتمین و آخرین هدفِ سازمان ملل از اهداف توسعه هزاره، یعنی تشویق جهان برای مشارکت در توسعه همه کشورها است.
فرزاد: به نظر میآد که منظور سازمان ملل از توسعه، بیشتر توسعه اقتصادی باشه. درسته؟
پریسا: همینطوره. منظور از مشارکت برای توسعه در واقع مشارکت برای ایجاد یک نظام تجاری و مالی باز، قانونمند، بدون تبعیض، و قابل پیشبینی در سطح کل جهان است. بعلاوه، اینطور که لنگنس از گزارش سازمان ملل به ما میگه، در این هدف از اهداف توسعه هزاره، سازمان ملل از جهان میخواهد به نیازهای خاص کشورهای کمتر توسعهیافته توجه کنند و به غیر از ایجاد یک نظام اقتصادی جهانی، با هم تلاش کنند تا کشورهای در حال توسعه را از بدهیهای کمرشکنشان نجات بدهند.
فرزاد: خب، توی این ۱۵ سالی که کشورهای جهان دنبال رسیدن به این اهداف بودند، حتما موفقیتهایی هم داشتهاند.
پریسا: نسبتا بله. در سال 2013، میزان بدهی کشورهای در حال توسعه 3.1 درصد بود، که نسبت به سال 2000 و میزان 12درصد، بهبود بسیار خوبی داشته است. این اتفاق به لطف کوششهای نه تنها کشورهای توسعه یافته، بلکه تلاشهای پرشور ومؤثر هنرمندان و سازمانهای غیردولتی در سراسر جهان برای کاهش بدهی کشورهای در حال توسعه، در حال رخ دادن است.
فرزاد: لنگنس توی این مجموعه مقالهها همیشه سعی کرده که نشون بده بین اهداف توسعه هزاره و آموزههای اساسی بهائیان تطابق و شباهت وجود دارد. در مورد مشارکت جهانی هم ظاهرا همین نظر رو داره.
پریسا: درسته. به نظر لنگنس، هدفِ مشارکت جهانی برای توسعه، دقیقا انعکاس آن چیزی است که آموزههای بهائی در 150 سال گذشته توصیه میکرده است. اون میگه: « آموزههای بهائی با قدمی فراتر جهان را به ایجاد اقتصاد متحد جهانی دعوت میکنند. معنای جدیدی از وحدت در میان ملل جهان در حال شکل گرفتن است. بیشک، جهان اکنون کاملا به هم وابسته شده است. عصر کشورهای مستقل و خودمختار سرآمده. امروز هیچ کشوری نمیتواند به تنهایی نیازهای خودش را مرتفع کند. از بعد اقتصادی، همه ما یک سیارهایم. از دیدگاه آیین بهائی ما میتوانیم با پذیرفتن این وحدت و عملی کردن آن قدمی برای منفعت همه بشریت برداریم.»
فرزاد: بسیار خوب، مقالهی بدی نبود اما خیلی درباره ناکامیهای هدف هشتم حرف نزده بود.
پریسا: نه. تقریبا چیزی نگفته بود اما به طور کلی گفته بود که هنوز خیلی از کشورها درگیر بدهی و مشکلات اقتصادی هستند.
فرزاد: بسیار خوب. بریم سراغ مقاله آخر؟
پریسا: بریم. اما شاید بد نباشه برای شنوندههایی که نتوانستهاند همه قسمتهای قبلی رو گوش کنند خلاصهای از مقالههای قبلی این مجموعه بگیم.
فرزاد: حتما.
فرزاد: قصد دیوید لنگنس، نویسنده این مجموعه مقالهها، اینه که جوابی برای این سوالها پیدا کنه: آیا جهان، با همه اتفاقات خوب و بدی که در آن میافته، در حال پیشرفت است یا نه؟ آیا وضعیت جهان امیدوارکننده است یا برعکس، نومیدکننده؟ خب، برای جواب دادن به این سؤالها باید میزان و معیاری داشته باشیم. لنگنس هشت مورد رو که در سال 2000، سازمان ملل به عنوان اهداف توسعه هزاره پیشنهاد داده بوده، ملاک قضاوتش قرار میده و در مقالههایی که هر کدام را به یکی از این اهداف اختصاص داده، عملکرد جامعه جهانی را برای رسیده به این اهداف بررسی کرده.
پریسا: میشه یک بار دیگه یادآوری کنی این هدفها چی بودند؟
…