پدر و مادر من مسیحیهای معتقدی بودند. یه روز با دوستم نشستیم تو اتاقم و شاید یک ساعت و نیم گفتیم خدایا یه پیامی یا نشونهای برای ما بفرست و همون لحظه صدای تصادفی رو از تو خیابون شنیدم … اون گفت که اعتقاد من از سال ۱۸۴۴ شروع میشه … این هفته همراه استیون باشید با مثل نسیم.
سایر بخشها
قسمت های دیگر این برنامه