بیانیّه وعده صلح جهانی – بخش ۱۲
عدم اتّحاد خطری است که مردم جهان دیگر تاب تحمّلش را ندارند، عواقبش آنچنان وخیم است که در تصوّر نگنجد و چنان واضح است که احتیاج به اثبات ندارد. حضرت بهاءاللّه بیش از یک قرن پیش چنین مرقوم فرمود: “مقصود اصلاح عالم و راحت امم بوده این اصلاح و راحت ظاهر نشود مگر به اتّحاد و اتّفاق.” حضرت شوقی افندی با بیان اینکه “حنین انسان بلند است و منتها آمالش آنست که به شطر اتّحاد هدایت گردد و رنج و مشقّت دیرینهاش پایان پذیرد،” فرمودهاند: “اتّحاد نوع بشر ما بهالامتیاز مرحلهای است که حال اجتماع انسانی به آن نزدیک میشود. وحدت خانواده، قبیله، دولتشهر و ملّت، یکی پس از دیگری با کوشش فراوان کاملاً تحقّق یافته است. حال اتّحاد جهانی هدفی است که بشر پریشان تلاشکنان به سویش روان است. دوران ملّتسازی به پایان رسیده است. هرج و مرج منبعث از حاکمیّت ملّی به اوج خود نزدیک میشود. جهانی که در حال رسیدن به مرحلهی بلوغ است باید این بُت را بشکند، وحدت و جامعیّت روابط نوع انسان را بپذیرد و نهایتاً تشکیلاتی برپا نماید که بتواند این اصل اساسی حیاتش را به بهترین وجه متجسّم سازد.” (ترجمه)
این نظر مورد تأیید تمام نیروهای تحوّلآفرینِ معاصر است و شواهد آن را در بسیاری از علایم امیدبخشِ صلح جهانی و در نهضتها و تحوّلات جاری بینالمللی که قبلاً ذکر شد میتوان یافت. مردان و زنان بیشمار، از هر فرهنگ و نژاد و ملّت دنیا، که در دوایر گوناگون سازمان ملل متّحد به خدمت مشغولاند نموداری از یک “کادر خدمات مدنی” سراسری کرهی زمین هستند که موفّقیّتهای قابل توجّهشان نمایانگر میزان همکاری و تعاونی است که میتوان حتّی در شرایطی دلسردکننده به آن نائل شد. اشتیاق شدید به وحدت و یگانگی همانند بهاری روحانی، خود را به صورت کنگرههای بینالمللیِ بیشمار شامل مردمانی از طیف وسیعی از رشتههای مختلف، جلوهگر میسازد. همین اشتیاق محرّک تقاضاهای بیشمار برای پروژههای بینالمللیِ مربوط به کودکان و جوانان میباشد و در حقیقت همین اشتیاق مصدر واقعی نهضتی شگفتانگیز در جهت همگرایی دینی است که به نظر میرسد از طریق آن پیروان ادیان و مذاهبِ همیشهدشمن، حال به نحو مقاومتناپذیری به سوی هم کشیده میشوند. در کنار گرایشهای متضادّ جنگجویی و خودبزرگنمایی که مستمرّاً با وحدت در نبردند، حرکت در جهت اتّحاد بینالمللی یکی از ویژگیهای غالب و فراگیر حیات بر روی کرهی زمین در سالهای پایانی قرن بیستم میباشد.
تجربهی جامعهی بهائی را میتوان به منزلهی نمونهای از این اتّحادِ در حال گسترش مشاهده نمود. جامعهی بهائی جامعهای متشکّل از سه تا چهار میلیون نفر مردمانی از کشورهای مختلف، از فرهنگها، طبقات و مذاهب متفاوت است که با طیف وسیعی از اقدامات، به برآوردن نیازهای روحانی، اجتماعی و اقتصادی سکنهی سرزمینهای متعدّدی خدمت میکنند. جامعهی بهائی در مقام یک ارگانیسم اجتماعیِ واحد، نمایانگر تنوّع خانوادهی نوع انسان است که آموزش را به وسیلهی سیستمی مبتنی بر اصول پذیرفته شدهی مشورتی اداره مینماید و تمام فیضانهای عظیم هدایت الهی در طول تاریخ بشری را به طور مساوی گرامی میدارد. وجود جامعهی بهائی دلیل قانعکنندهی دیگری است بر عملی بودن بینش مؤسّس آن از جهانی متّحد، و شاهد دیگری است بر اینکه نوع انسان قادر است به مثابهی یک جامعهی جهانی واحد زندگی کند و میتواند از عهده رویارویی با هر چالشی که با فرارسیدن دوران بلوغش همراه است برآید. اگر تجربهی جامعهی بهائی بتواند به نحوی از انحا در تقویت امید به ایجاد وحدت نوع بشر کمک کند، ما با کمال سرور آن را به عنوان یک الگو برای مطالعه و بررسی تقدیم میکنیم.
برای دسترسی به متن کامل بیانیه بیت العدل اعظم خطاب به اهل عالم با نام “وعده صلح جهانی” اینجا کلیک کنید.