بیانیّه وعده صلح جهانی – بخش ۳

Program Picture

تفکری نو، گفتمانی نو

بیانیّه وعده صلح جهانی – بخش ۳
۱۷ مرداد ۱۳۹۶

استعدادها و مواهبی که نوع انسان را از سایر موجودات زنده ممتاز می‌کند در لطیفه‌ای مکنون است که روح انسانی نامیده شده و عقل خصیصه‌ی اساسی آنست. این مواهب، نوع بشر را قادر به بنیان‌گذاریِ تمدّن‌ها و ایجاد رفاه مادّی نموده است. امّا این قبیل دست‌آوردها به تنهایی هرگز سبب ارضای روح انسانی نگشته است، روحی که ماهیّت اسرارآمیزش او را به سوی جهان بالا سوق می‌دهد، به سوی عالمی غیبی، به سوی حقیقتی مطلق و به سوی ذاتی منیع و لایدرک و به سوی جوهر‌الجواهری که خدا نامیده می‌شود. ادیانی که از طریق یک سلسله پیامبران روحانی به بشر داده شده‌اند حلقه‌های اوّلیّه‌ی ارتباط بین انسان و آن حقیقت مطلق بوده‌اند و قابلیّت نوع بشر را برای حصول به ترقیّات روحانی توأم با پیشرفت‌های اجتماعی شکل بخشیده و تلطیف نموده‌اند.

هیچ اقدام جدّی برای اصلاح امور جامعه‌ی انسانی و تأسیس صلح جهانی نمی‌تواند دین را نادیده بگیرد. درک و پیروی بشر از دین قسمت اعظم محتوای صفحات تاریخ را تشکیل می‌دهد. یک مورّخ بزرگ، دین را به عنوان “قوّه‌ای از طبیعت انسان” (ترجمه) توصیف کرده است. البتّه نمی‌توان منکر شد که سوء استفاده از این قوّه سهمی بسزا در بروز بسیاری از اغتشاشات در اجتماع و ظهور جنگ و جدال بین افراد داشته است ولی در عین حال هیچ ناظر منصفی نمی‌تواند نفوذ غالبه‌ی دین در جنبه‌های حیاتی مدنیّت انسانی را انکار نماید. به علاوه لزوم دین برای نظم اجتماع از طریق تأثیر مستقیمی که بر قوانین و اخلاقیّات داشته مکرّراً به ثبوت رسیده است.

حضرت بهاءالله در وصف دین به عنوان یک قوّه‌ی اجتماعی می‌فرماید: “… اوست سبب بزرگ از برای نظم جهان و اطمینانِ مَن فی‌الامکان”. و در باره‌ی تیرگی و یا فساد دین چنین می‌فرماید: “اگر سراج دین مستور ماند هرج و مرج راه یابد نیّر عدل و انصاف و آفتاب اَمن و اطمینان از نور باز مانند.” آثار بهائی در توضیح پیامدهای انحطاط دین چنین متذکّر می‌شوند که “انحراف طبیعت انسانی، تدنّی رفتار آدمی و انحطاط مؤسّسات بشری پست‌ترین و زننده‌ترین جنبه‌های خود را نشان می‌دهند. خلق و خوی بشری فاسد می‌گردد، اعتماد و اطمینان سلب می‌شود، قیود انضباط سست می‌گردد، ندای وجدان خاموش می‌شود، شرم و حیا از میان رخت برمی‌بندد، مفاهیمی چون حسّ مسئولیّت، هم‌بستگی، تعاضد و وفاداری تحریف می‌گردد و احساس آرامش و سرور و امیدواری به تدریج نابود می‌شود.”( ترجمه(

پس اگر بشریّت به ورطه‌ای از اختلافات فلج‌کننده رسیده است، برای یافتن سرچشمه‌ی سردرگمی و سوءتفاهماتی که به نام دین تداوم یافته باید به خویشتن، به غفلت خود، و به نداهای گمراه‌کننده‌ای که به آنها گوش فرا داده است بنگرد. کسانی که کورکورانه و خودخواهانه بر معتقدات سنّتی خاصّ خود اصرار ورزیده‌اند و تفاسیری غلط و ضدّ و نقیض از کلام پیامبران خدا را به مریدان خویش تحمیل نموده‌اند بار مسئولیّت سنگینی در ایجاد این اغتشاش به دوش دارند، اغتشاشی که با ایجاد سدهای مصنوعی میان خِرد و ایمان، و بین علم و دین تشدید شده است زیرا بررسی منصفانه‌ای از اصل کلامِ مؤسّسین ادیان بزرگ و اوضاع اجتماعی محیطی که در آن هر یک از این مظاهر الهی موظّف به اجرای رسالت خویش بودند نشان می‌دهد که هیچ مطلبی در تأیید مشاجرات و تعصّباتی که سبب انحراف جوامع دینی و در نتیجه، تدنّی جمیع شئون انسانی گردد وجود ندارد.

آموزۀ “آنچه به خود نمی‌پسندی به دیگران مپسند” که در تمام ادیان بزرگ به اشکال گوناگون و به طور مکرّر آمده است، از دو جهتِ خاصّ مؤیِّد این نظر می‌باشد: یکی آنکه جوهر و چکیده‌ی مفاهیم اخلاقی و جنبه‌ی صلح‌آفرین همه‌ی ادیان را، فارغ از زمان و مکانی که در آن ظاهر شده‌اند، نشان می‌دهد و دیگر آنکه بر جنبه‌ای از وحدت دین دلالت می‌کند که فضیلت ذاتی تمام ادیان است، فضیلتی که نوع بشر در چشم‌انداز غیر منسجم خود از تاریخ، از درک آن قاصر مانده است.

برای دسترسی به متن کامل بیانیه بیت العدل اعظم خطاب به اهل عالم با نام “وعده صلح جهانی” اینجا کلیک کنید.

news letter image

ثبت نام در خبرنامه