معلم بهم میگفت مثل تاکسی هستی که دو تا درش باز مونده، نمیدونم شاید چون گوشام بزرگن یا شاید چون همه چی از یک گوشم میرفت از یه گوشم در میومد … به یه مدرسه وابسته به کلیسای مشایخی پروتستان رفتم. اولین باری بود که به عنوان یه بومی احساس قدرت میکردم … عاشق شدم. عاشق کسی که فکر میکردم پدر خوبیه، ولی نبود … وقتی راجع به دیانت بهائی شنیدم همه چی شبیه سنتهای خوب قبیلهای ما بود که من دوست داشتم نگهدارشون باشم … مثل نسیم این هفته همراه با لوری گوینده و تهیه کننده رادیو.
قسمت های دیگر این برنامه