Program Picture

آموزه‌های نو - فصل ۱

قسمت ۱۶
۳۱ تیر ۱۳۹۵

مرور مقالۀ «چیزی به نام بخت وجود ندارد»، نوشتۀ کی‌تی رومن و مقاله «نظام اعتماد»، نوشته بارون هارپر.

***

فرزاد: دوستان سلام؛ با یک برنامه‌ی دیگه از مجموعه «آموزه‌های نو»، به اتفاق پریسا، با شما هستیم.

پریسا: سلام من رو هم از استودیوی رادیو پیام دوست در کانادا پذیرا باشید. امروز هم با دو مقاله دیگه از وب‎سایت BahaiTeachings.org در خدمت شما هستیم.

فرزاد: مقالۀ «چیزی به نام بخت وجود ندارد»، نوشتۀ کی‌تی رومن.

پریسا: و مقاله «نظام اعتماد»، نوشته بارون هارپر.

فرزاد: دوستان، لطفا با برنامه امروز ما همراه باشید.

فرزاد: کی‌تی رومن، نویسنده مقاله امروز ما، یعنی «چیزی به نام بخت وجود ندارد: هم‌زمانی تصادفی/اتفاقی یا تأئید؟»، مربی بازنشسته، و نویسنده است که در الک‌گرو (Elk Grove) کالیفرنیا زندگی می‌کند و در همان جا به عنوان مسئول روابط عمومی جامعه بهائی مشغول به خدمت است.

فرزاد: در زندگی همه‌ی ما اتفاق‌های همزمانی افتاده که باعث شده لحظه‌ای مکث کنیم و بگوییم: «عجب تصادفی!» برای تو هم باید چنین چیزی پیش آمده باشد.

پریسا: بله. پیش آمده. یک بار که دیر از خانه آمده بودم بیرون، فکر می‌کردم اتوبوس را از دست داده‌ام، اما خوشبختانه آن روز تصادفی شده بود و اتوبوس هم دیر به ایستگاه من رسید. فکر می‌کنم آن روز خیلی خوش شانس بودم!

فرزاد: خب، موضوع مقاله کی‌تی رومن این است که چیزی به نام بخت، شانس، یا هم‌زمانی تصادفی یا اتفاقی وجود ندارد.

پریسا: خب، پس باید بهم بگی به غیر از شانس و اتفاق چه چیزی باعث شده بود که درست همان روزی که من دیرم شده بود، در مسیر اتوبوس هم تصادف بشود.

فرزاد: کی‌تی رومن معتقده این جور اتفاقات تصادف نیست. او خاطره‌ای رو تعریف می‌کنه که من برات می‌خونمش: «یک بار که بیماری سختی گرفته بودم و دیگر نای مبارزه با آن را نداشتم، رو به آسمان کردم و پرسیدم: «خدایا، می‌خواهی مرا ببری یا باید مبارزه کنم؟»  در عرض چند ثانیه، شوهرم وارد اتاق شد و بی‌مقدمه گفت: «عزیزم، خدا می‌خواهد که تو مبارزه کنی.» این جمله مرا حیرت‌زده کرد و درک نویی از هم‌زمانی به من داد.

پریسا: این درک نو چی بود؟

فرزاد: کی‌تی رومن می‌گه: «به اعتقاد من این تصادف نیست بلکه یکی از اسرار الهی، و نتیجه‌ی عشق و علاقه به همدیگر است.» اون برای توضیح بیشتر به کتاب دکتر یونس افروخته، با عنوان «خاطرات نه‌ساله در عکا» اشاره می‌کند.

دکتر یونس افروخته، در کتابش از گفتگویی با حضرت عبدالبهاء، فرزند حضرت بهاءالله، بنیان‌گذار آیین بهائی، یاد می‌کند که در آن از حضرت عبدالبهاء پرسیده شده: «بخت چیست؟ حقیقت دارد یا ساخته‌ی ذهن است؟» حضرت عبدالبهاء این طور پاسخ می‌دهد: «بخت در عرف دیانت بهائی همان تأئید است و تأئید همواره متتابع است؛ انقطاع و انفکاک ندارد؛ منحصر به بعضی دون بعضی نیست. استعداد وصول تأئید را باید فراهم نمود. باران عنایت و رحمت الهی همیشه می‌باد؛ اگر در نقطه‌ای تعطیل و تعویق افتد، در نقاط دیگر فیض خود را می‌بخشد. (خاطرات نه ساله، ص ۵۳۴)

پریسا: پس به اعتقاد بهائیان آن چیزی که ما بهش هم‌زمانی تصادفی، شانس یا بخت می‌گوییم، تائید است؛ که یعنی کمک و یاری الهی. و این تأیید یا مؤید کردن اختصاص به افراد معدودی ندارد و هر کسی می‌تواند مشمول آن شود.

فرزاد: درسته. اما نکته مهم‌تر که کی‌تی رومن در مقاله‌اش به آن اشاره گذرایی می‌کنه، اینه که: معمولا فکر می‌کنیم شانس یا بخت دست ما نیست و نمی‌توانیم کاری بکنیم که خوش‌شانس یا بخت‌یار بشویم. اما در مورد مفهوم تائید این طور نیست.

پریسا: یعنی ما می‌توانیم کاری بکنیم که تائید شویم؟

فرزاد: بله. کی‌تی رومن قسمت دیگه‌ای از خاطرات دکتر افروخته را نقل می‌کند که در آن حضرت عبدالبهاء می‌گوید:

«در هر امری از امور، تأئید طائف حول اقدام است. اقدام کنید و استقامت نمایید تا جنود تأئید شما را نصرت کند. … جنود تأئید در پشت این شباک (پنجره) منتظر آن است که شما اقدام کنید. اگر شما قدم در میدان خدمت نگذارید، جنود نصرت به چه کار آید؟» (خاطرات نه ساله، صص ۴۴۰-۴۴۱)

پریسا: پس رسیدن تائید، یا آن چیزی که بهش می‌گیم بخت یا شانس، تا حد زیادی نتیجۀ سعی و عمل خود ماست.

فرزاد: دقیقا.

فرزاد: دوستان، امیدوارم از مقالۀ «چیزی به نام بخت وجود ندارد»، نوشته کی‌تی رومن خوش‌تان آمده باشد.

news letter image

ثبت نام در خبرنامه